چشم های آنها منتظر حضور یک مسئول دولتی یا چیزی شبیه به آن است تا آنها را به بهتر شدن اوضاع شهرشان امیدوار کند؛ اولین مقام دولتی که پایش به شهر باز شد اما تاکید کرد که فقط برای برآورد خسارات به منطقه سیل زده آمده.
نوبخت سخنگوی دولت که برادر رئیس جمهور نیز وی را همراهی می کرد در انتهای سفرش تقصیر جاری شدن سیل در ایلام را نیز به گردن دولت قبل انداخت و به تهران بازگشت تا همانطور که وعده داده بوده گزارش بازدید خود از مناطق سیل زده را به هیات دولت بدهد.
چند صد کیلومتر آنطرف تر در خوزستان نیز وضعیت بهتر از ایلام نیست؛ آنجا نیز باران اسیدی نفس های مردم را به شماره انداخته است و حدود هزاران خوزستانی را راهی بیمارستان کرد.
در بحران آلودگی و بارش باران های اسیدی در خوزستان، معصومه ابتکار مسئولی بود در معرض پرسش قرار داشت؛ سوال مشخص از وی این بود که سازمان محیط زیست چه برنامه ای برای بهبود شرایط دارد.
پاسخ ابتکار اما چیزی شبیه همان حرف های نوبخت در ایلام بود؛ همه چیز دوباره به اقدامات «دولت قبل» باز می گشت.
دلیل دولتی ها برای پیرمردی که خانه اش را سیل برده و دختر بچه ای که نفس هایش در خوزستان به شماره افتاد شاید کمی سوال برانگیز باشد؛ آنها می پرسند، «تا کی قرار است همه مشکلات کشور به دولت قبل حواله شود؟»
سیل ایلام؛ بنای سیاسی بر روی خانه های خراب!
سیل شدیدا استان ایلام را تحت تاثیر قرار داده و خانه های مسکونی بسیاری از مردم و راه های ارتباطی از بین رفته است.
دولت محمد باقر نوبخت سخنگوی دولت و حسین فریدون دستیار ارشد و برادر رئیس جمهور را راهی ایلام می کند؛ نوبخت همان ابتدای سفر اعلام می کند که برای برآورد خسارات و ارائه آن به هیات دولت وارد ایلام شده است.
سخنگوی دولت پس از بازدید از برخی مناطق سیل زده در استان در جلسه ستاد مدیریت بحران و برنامه ریزی ایلام شرکت کرد.
خبرهای رسمی منتشر شده از این جلسه نشان می داد که نوبخت مانند برخی اظهارنظرهای پیشین خود پای دولت قبل را نیز به سیل ایلام باز کرده و گفته است: «همانطور که امروز دولت تدبیر و امید میراثدار مشکلاتی است که موجب شده یک حادثهی طبیعی مانند سیل خسارات اینچنینی به بار بیاورد، باید با تدبیر و دقت گام برداشت و نقصها را جبران کرد تا این مشکلات برای همیشه حل شوند.»
این اظهارات نوبخت برای برخی افکار عمومی تا حدودی قابل تامل بود؛ آنها معتقد بودند که بعد از گذشته حدود 2 سال و نیم از دولت یازدهم، انداختن تخریب های صورت گرفته ناشی از یک حادثه طبیعی به گردن دولت قبل تا حد زیادی قابل قبول نیست.
اما حاشیه های جلسه ستاد بحران و برنامه ریزی استان ایلام به همین جا ختم نشد، ظاهرا در آن جلسه حرف های دیگری از سوی نوبخت در انتقاد از عملکرد دولت قبل بیان شده بود.
نوبخت ظاهرا در آن جلسه انتقادات تند دیگری نیز از دولت های نهم و دهم بیان کرده و گفته است: «زیرساخت های استان ایلام متعلق به دولت قبل است و متاسفانه در دولت که رفتارهای عوامفریبانه ای داشت عملا هیچ تلاشی برای بهبود وضعیت زیرساختی استان ایلام صورت نگرفت.»
اظهارات نوبخت در این جلسه در ادامه با واکنش فرمانده سپاه امیرالمومنین (ع) مواجه می شود.
سردار سید صادق حسینی با انتقاد از این اظهارات سخنگوی دولت و انداختن همه مشکلات گردن دولت قبل گفت: کمبود زیرساخت ها و امکانات معطوف به دولت قبل نیست، بلکه دو دولت اصلاحات و سازندگی نیز در این امر دخیلند.»
وی ادامه داد: «همه دولت ها در وضعیت خراب استان ایلام شریک هستند و بهتر است به جای اینکه این موضوع را سیاسی کنید،به مشکلات مردم رسیدگی نمایید.»
مردم ایلام نیز تا حد زیادی با فرمانده سپاه این استان هم نظر بودند؛ آنها نیز معتقدند که مشکلات زیرساختی استان ایلام تنها مربوط به دولت قبل نیست و دولت های سازندگی و اصلاحات نیز سهم بزرگی در مشکلات منجر به بالا رفتن خسارات بلایای طبیعی در استان دارند.
دولت یازدهم و به ویژه سخنگوی فعلی دولت اما از همان روزهای ابتدایی انتخاب حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور و پیش از تشکیل کابینه یازدهم نیز تاکید داشتند که «میراث دار مشکلات دولت های نهم و دهم خواهند بود.
وی تیرماه سال 92 (پیش از تشکیل کابینه یازدهم) در مقام مشاور حسن روحانی از یک «میراث شوم» برای دولت یازدهم سخن گفت و تصریح کرد: میراث به جا مانده از آقای احمدینژاد، سیاههای از انواع و اقسام نیازهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است و اولویت دادن به هرکدام از این نیازها اگرچه خرسندی بخشی از جامعه را به دنبال دارد اما منجر به بیتوجهی به نیازهای دیگر اقشار میشود.»
نوبخت وعده های دولت قبل را یکی از میراث های مشکل آفرین برای دولت یازدهم می دانست؛ برخی از همان روزهای احساس می کردند که شاید تا چند سال بعد از آغاز به کار دولت جدید حتی مشکلات و خسارات ناشی از حوادث طبیعی نیز به دولت قبل ارجاع شود.
دولتی ها اما در بحران های دیگر رخ داده نیز تقصیر را به گردن دولت قبل انداخته اند؛ بحرانی که این روزها نفس اهالی خوزستان را بریده است.
آلودگی هوا در خوزستان و یک «ابتکار» سیاسی
تابلوی های نشان دهنده آلودگی هوا در خوزستان از چند متر آنطرف تر هم قابل دیدن نیست؛ هوا آنقدر آلوده است که باید نزدیک تر بروی تا مشخص شود بالاترین رده آلودگی هوا بر روی تابلو نقش بسته، البته تشخیص آلودگی هوا در خوزستان نیازی به این تابلوها ندارد.
آلودگی هوای ادامه دار در خوزستان که از اواخر سال گذشته شدت گرفته بود، با آغاز بارش باران شکل و نوع جدید تری به خود گرفت.
تنها طی چند از شروع بارش ها سیل بیماران تنفسی به سوی بیمارستان های خوزستان به راه افتاد؛ آمار اولیه نشان می داد حدود 7 هزار نفر از مردم استان به دلیل آنچه «بارش باران اسیدی» خوانده شد راهی مراکز درمانی شده اند.
معصومه ابتکار به عنوان مسئول اصلی مسائل و مشکلات مربوط به مسائل زیست محیطی اما همزمان با بحران خوزستان، درگیر بحران دیگری از داخل سازمانش بود.
اعتراض جمعی از کارکنان این سازمان و انتقاد از آنچه «نگاه سیاسی ابتکار» عنوان می کردند و همچنین حاشیه های انتصاب یک فرد دیپلمه به یک جایگاه مدیریتی مهم در سازمان تنها بخشی از مشکلات ابتکار بود.
در حالیکه مقامات محلی تاکید داشتند بارش باران اسیدی موجب مسمومیت و تنگی نفس خوزستانی ها شده رئیس سازمان محیط زیست در واکنش به این بحران، ترجیح داد تنها بارش باران اسیدی در این استان را تکذیب کند: «نتایج حاصل از دستگاههای پایش آلودگی هوا نشان میدهد میزان اسید موجود در باران اخیر خوزستان عادی بوده و باران اسیدی در این استان نباریده است.»
وی تاکید داشت که اکثر کسانی که به بیمارستان مراجعه کرده اند قبلا دچار بیماری های آلرژیک بوده اند و علت به وجود آمدن این حادثه را اینگونه تشریح کرد: «دودکشهای نفتی، سوزاندن مزارع نیشکر، سوزاندن لاستیک و زباله و گردهافشانی گیاهان برخی آلاینده های هوای خوزستان هستند»
این دلایل ابتکار برای برخی کارشناسان قابل قبول نبود؛ آنها می گفتند سال های گذشته نیز چنین آلاینده هایی در هوای خوزستان وجود داشت ولی هیچگاه بحرانی با این وسعت روی نمی داد.
ابتکار اما در ابتدای اوج گیری بحران هجوم ریزگردها به استان خوزستان نیز در کانون توجه و انتقادات قرار داشت.
بهمن ماه سال گذشته نیز خوزستانی ها درگیر ریزگردهایی بودند که از سمت همسایه غربی وارد ایران شده و خوزستان نیز بیشترین سهم را از آن داشت؛ همه منتظر بودند که معصومه ابتکار سریعا خود را برای مدیریت بحران به خوزستان برساند اما نه تنها خبری از این حضور نشد بلکه یکی از مشاوران رئیس سازمان محیط زیست وزیر بهداشت را که بعد از تاکید رهبر انقلاب و دستور رئیس جمهور برای پیگیری بحران به خوزستان رفته بود را «نخود هر آش» خواند.
معصومه ابتکار در میان انتقادات مطرح شده نسبت به عملکردش، به دنبال یک مقصر می گشت؛ او معتقد بود که اقدامات دولت قبل منجر به بروز این بحران شده است: «امروز محصول بی برنامگی و بی تجربگی دولت قبل را تجربه میکنیم، مردم دارند پیامدهای آنرا تحمل میکنند، ولی از ما انتقاد میکنند چون ما را میبینند»
ابتکار اما در ادامه نیز تلاش می کرد همه مشکلات موجود در سازمان محیط زیست را به دولت قبل ربط دهد؛ وی معتقد بود «دولت یازدهم میراث دار مشکلات دولت قبل است»
رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست در دیدار با جمعی از احزاب سیاسی حامی دولت تدبیر و امید در مهرماه سال جاری گفت: «در هشت سال گذشته بسیاری از ساختارها فروپاشید و به شکل تحقیرگرایی ها بروز پیدا کرد و بخشی از مسائل و مشکلاتی که امروز با آن مواجه هستیم ناشی از تصمیمات نادرستی است که در دوره های قبل گرفته شده است.»
ابتکار با وجود انتقادهای فراوان نسبت به مدیریت اش و آنچه از سوی منتقدان مدیریت سیاسی وی بر سازمان محیط زیست خوانده می شد؛ تاکید داشت که «مسائل سیاسی را در کار خود دخالت نمی دهد»؛ قرار دادن این اظهارنظر ابتکار در کنار برخی اقدامات وی در انداختن همه مشکلات زیست محیطی به گردن دولت گذشته افکار عمومی را با تردید مواجه می کرد.
منتقدان می پرسیدند آیا بحران آلودگی هوا در خوزستان مانند ضعف در زیر ساخت های ایلام در برابر سیل تنها محدود به دولت های نهم و دهم است و آیا معنای رفتار ابتکار در انداختن همه مشکلات مربوط به سازمان متبوعش به گردن دولت قبل، سیاسی کاری نیست؟
دولت جدید کی قرار است «کار» خود را شروع کند؟
حسن روحانی با وعده داشتن برنامه ای 100 روزه برای حل مشکلات کشور وارد عرصه مدیریت کشور شد؛ وعده ای که به مرور مردان اقتصادی دولت، تحقق آن را به بعد از توافق هسته ای با کشورهای 5+1 و اخیراً به دو سال بعد از توافق حواله داده اند.
این روزها اما دولتمردان یازدهم به عقیده بسیاری از کارشناسان و حتی خود مسئولان اقتصادی نه تنها در تحقق وعده های اقتصادی خود نظیر خروج از رکود توفیق چندانی بدست نیاورده بلکه در مقابل برخی ایرادات مدیریتی که منجر به خسارت برای مردم می شود، همه چیز اشکالات را به دولت قبل ارجاع می دهد.
میزان و حجم شعارهای دولت یازدهم و انتقاد آنها از دولت قبل شاید در آغاز راه می توانست جامعه و حتی منتقدان را تا حدودی قانع کند، اما بعد از حدود دو سال نیم از آغاز به کار دولت یازدهم شاید این ادعا که «همه مشکلات مربوط به دولت گذشته است» برای افکار عمومی راضی کننده نباشد.
حال جامعه منتظر است تا ببیند دولت یازدهم تا چه زمانی می خواهد مشکلاتی که با برنامه ریزی کوتاه مدت قابل حل است را به کم کاری دولت گذشته _ که قطعا مانند دیگر دولت های قبلی کم کاری ها و نقص های فراوانی در مدیریت کشور داشته _ بیندازد؟